شعرمعاصر
نویسنده: علی هبوط محمدی(85/7/8 :: 3:48 عصر)
مریم تاجیک
حق با تو بود.
هرگز با تو نزیسته ام.
هرگز سکوت مان رنگی نخواهد گرفت
هرگز دخترکی سفید با گیسوان طلایی
تو را به درون خود راه نداد.
و در بسترت آرام نیافت
هر شب
چشمانت
بر روی قابهای کوچک و بزرگ
تحقیر شده من
سرگردان است.
بر اندوهم می گریی...
چه زایش سختی داشته ایی
سد بار ، زایش پشت زایش
برای تولدی
که هیچگاه غروری بر تو نیفزود.
و هر لحظه لحظه اش
دعاهای شبانه ات را افزون تر کرد.
......
آری ادامه تو اینگونه رقم خورده بود.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کل بازدید:9039
بازدید امروز:5
بازدید دیروز:11
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی خودم
اشتراک
فهرست موضوعی یادداشت ها
آرشیو